سازمان، ظهور نفس اماره
جمعه, ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۲۰ ق.ظ
یکی
از نظریه پردازان سازمان و مدیریت به نام لیندبلوم در مورد انقلاب سازمانی بیان
میدارد: انقلاب سازمانی انقلابی است که برایش پرچمی برافراشته نشد، هیچ گاه
اضطرابی را برنینگیخت و با مقاومتی روبرو نشده. در دورانی که ما آمریکایی ها و اروپاییها بی توجه به رویداد های اطراف سر
خود را با مناظره و مباحثه در مورد جامعه باوری، توده گرایی و ... گرم کرده بودیم ، انقلاب سازمانی به شکل خزنده به
وقوع پیوست و چهره زندگی ما را تغییر داد.
در واقع بشر غربی بیان میکند زمانی که سازمان
ظهور کرد و همه زندگی بشر را تحت سلطه قرار داد متوجه این امر نشدند در صورتی که
آنها در گیر این مسئله بودند که چگونه خواسته ها و امیال بی اندازه بشر را جواب
دهند. خواسته ها و امیالی که حتی بعد روحانی و الهی ندارد، برای آنها تفاوتی نداشت
که این بلند پروازی ها با هدف خلقت انسان ارتباطی دارد یا خیر. آیا هرگونه جواب
دهی به امیال نفسانی ضروری و نیاز است؟در اینجا بود که خواسته های نفسانی بشرغرب
از ساختن برج های آسمان خراش گرفته تا ساختن بمب اتم و... مورد توجه قرار گرفت و
وسیله ایی برای تحقق این امیال شیطانی و نفسانی ظهور نمود و آن سازمان بود. البته
سازمان به خودی خود مضر و بی فایده نیست بلکه سازمانی که اصول و مبانی آن گرفته
شده از نفس اماره و زیاده خواه بشر باشد مطمئنا در ازای خدمتی که بشر ارائه می دهد
صدمات و لطمه های زیادی نیز به بار می آورد. همانگونه که خداوند بسیاری از کارها
را حرام نمود از جمله قمارکه البته منافعی دارد ولی صدمات و ضرر آن بیشتر از منافع
آن است. در اینجا بحث بر سر خوب و بد بودن سازمان نیست چون واضح است که این امر
بستگی به مبانی و اصول تشکیل دهنده سازمان دارد و این که این سازمان ظهور چیست.
آنچه در بیان اندیشمندان غرب موجود است این است
که این سازمان کنونی ظهور امیال و گرایشات نفسانی انسان است از جمله این
اندیشمندان جرج هوماند میباشد که بیان میدارد: واقعیت این است که در جامعه نوین
امروز، سازمانها یا مجموعه های رسمی بزرگ انسانی، ظهور وتوجیه گرایشها و تمایلات
موجود در کلیه ی گروه های انسانی است. اما آیا بشر غرب نفس خود را تهذیب نموده
بود؟ آیا تمایلات و گرایشهایی که مورد توجه قرار داد ریشه در نفس اماره که سرار
حیوانیت است نداشته است؟ آیا انسان باید به همه ی امیال خود جواب مثبت دهد؟! آیا
در ادیان الهی نیامده که به تمامی خطورات ذهنی و تمایلات نباید جواب مثبت داد، مگر
آنکه الهی و انسانی باشد؟ آیا امیال و گرایشهایی که انسان غربی به آنها توجه نمود،
امیال و گرایشهای سرار انسانی و الهی بود؟! جواب این سوال را بر عهده ی خوانندگان
عزیز میگذارم.
میتوان بیان کرد، سازمان که ظهور تفکر و امیال
گوناگون بشر غرب است، از آن جهت که آن امیال سرار انسانی و الهی نبوده، بنابراین
آن امیال در ظهور خود هم موجود هستند اما به صورتی دیگر، همچون سازمان های فعلی.
این که در سازمانهای کنونی روح بدبینی، حسادت، رشوه دهی و رشوه گیری و صدها فساد
دیگر وجود دارد، آیا نشأت گرفته از همان امیال و گرایشات اولیه ندارد؟ زیرا
اندیشمندان غربی مدعی هستند که سازمان کنونی ظهور تفکر و امیال و خواسته های
بشراست. اما مهم نیست آن خواسته ها چگونه باشند، بلکه اصل و اساس جواب گویی
به امیال و خواسته های نفسانی بشر است، امیال و خواسته هایی که هیچ گاه
تمامی ندارد، نفسی که باید از آن به خدا پناه برد اگر جهت الهی به آن ندهیم. بشر
غربی که نتوانست روح خود را بشناسد و در شناخت حقیقت انسان عاجز است ، چگونه می
تواند میان خواسته های نفس اماره و نفس تهذیب شده ی انسان تفاوت قائل گردد؟ این
سوالی است اساسی که بر مبنای آن تمدن کنونی غرب زیر سوال میرود.
فرج زاده 1392/8/10
۹۲/۰۸/۱۰